
وقت رفتن تو هم رسید.
لحظه که از آغاز منتظرش بودم.
هنگام رفتن لطفاٌ به گونه های من نگاه نکن، که آیا خیس شده اند یا نه !
چون یک مرد گریه نمی کند.
و اگر هم گونه هایم خیس شده باشند به خاطر پیاز هاییست که خرد کرده ام تا یک لانزانیای یکنفره برای خودم درست کنم.
و یا شاید گرد و غباری در چشمانم رفته و به سوزش و اشک افتادند.
با این همه اگر باز تصور میکنی که من گریه کرده ام لطفاّ به دوستانم چیزی نگو.
چون یک مرد هیچ گاه گریه نمی کند و اگر هم اشکی بریزد اشک خوشحالی است نه اشک غم.
No comments:
Post a Comment